دیشب دوباره .....

ساخت وبلاگ

سلاااااااااااااااااااااااااااااامممممممممممممممممممممممم

خوبین بچه ها؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

چه خبراااااااااااااا؟؟؟؟؟؟؟؟

دلم کلی برا همه تون تنگ شده

دیشب دوباره ........
ما را در سایت دیشب دوباره ..... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khaterehmehrdad بازدید : 6 تاريخ : جمعه 7 بهمن 1401 ساعت: 17:22

سلام به همه ی دوستای گلم خوبین همه؟

روز دختر رو به همه دخترای گل سرزمینم تبریک میگم. انشاالله همیشه شاد و خوشبخت باشین. 

ارادتمندتان مهرداد

دیشب دوباره ........
ما را در سایت دیشب دوباره ..... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khaterehmehrdad بازدید : 44 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 15:26

سلام به دوستای گلم خوبین همه؟ خیلی شانس آوردم شیفتام نخورد به عاشورا تاسوعا . اومدم خونه. خیلی خوشحالم. تو عزاداریهاتون منم از یاد نبرین مرسی
دیشب دوباره ........
ما را در سایت دیشب دوباره ..... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khaterehmehrdad بازدید : 42 تاريخ : سه شنبه 28 آذر 1396 ساعت: 23:22

سلام به همه دوستای گلم. فکر کردی رفتم؟ نه بابا من دست از سرتون برنمیدارم. برا چی برم؟ کجا برم؟ فقط سرم شلوغه همین؟ قول میدم هر موقع تونستم بهتون سر بزنم.

امیدوارم درکم کنین. بازم بهم سر بزنین. دوستتون دارم.

مهرداد

دیشب دوباره ........
ما را در سایت دیشب دوباره ..... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khaterehmehrdad بازدید : 40 تاريخ : سه شنبه 28 آذر 1396 ساعت: 23:22

سلام به همه دوستای گلم. خوبین همه؟ دیدم دلتون پست جدید میخواد و خدایی حقم دارین خیلی وقته پست نذاشتم و این شد که گفتم بیام یه پست بذارم و برم. از اونجایی که میدونم بیشتر دوست دارین از خاطرات بیمارستان باشه اینو براتون گذاشتم. من الان تو بخش ارتوپدی هستم اینجا بیمارا حالشون بده و بد قلق و بد اخلاق ان. خب حقم دارن شکستگی استخوان درد شدیدی داره. یه شب تو بیمارستان کشیک بودم با چند تا از رزیدنتا و البته یکی از اساتید محترم حدودا ساعت 1 یا 1.5 شب بود دقیقا یادم نیس. تو این بیمارستان به ندرت میشه چرت زد چون اکثرا تا خود صبح مراجعه کننده داریم. که بیشترشون تصادفی هستن و از جاده و اطراف ارجاع داده میشن. بگذریم. طبقه 2 بودیم که یهو صدای داد و بیداد و آه و ناله از پایین بلند شد یکی از رزیدنتا خیلی ریلکس و آروم گفت واااااااااای خدا کارمون دراومد صداشو ببین. من داشتم چایی میخوردم که دیدم کم کم همه دارن میرن پایین دیگه بقیه اش رو نخوردم و دنبالشون رفتم. وقتی رسیدیم پایین یه اقا پسر حدودا 17 - 18 ساله رو تخت اورژانس نشسته بود و دو تا مرد هم جلوی پذیرش بودن. اون داد و فریاد ها مال اون آقا پسر بود که همچنان هم ادامه داشت. رفتم نزدیک رزیدنت سعی داشت آرومش کنه. همش میگفت یه دقیقه اروم باش بگو چت شده ؟ دستشو محکم چسبیده بود و داد میزد. موهاش خیس بود و می لرزید (اینجا هوا خنک شده). هر کاری میکردن دست دیشب دوباره ........ادامه مطلب
ما را در سایت دیشب دوباره ..... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khaterehmehrdad بازدید : 30 تاريخ : سه شنبه 28 آذر 1396 ساعت: 23:22

سلام به دوستای گلم. خوبین همه؟

من امروز یکم احساس سرماخوردگی دارم. وقتی نفس میکشم تو بینیم میسوزه. ولی اصلا دلم نمیخواد حالم بدتر بشه. یکم درسام سنگین شده یعنی با خوندن تمومی نداره. از اون طرف دلم برا خونه تنگه. برا شما ها هم همینطور. یه کوچولو خسته ام. دوست دارم یکم تغییرات جدید تو زندگیم رخ بده. چیزایی که دلم بهشون خوش باشه. نمیدونم متوجه حرفام میشین یا نه. ولی من خودم میدونم چی میگم از خدا میخوام حال دل همه تون خوب باشه. به خدا میسپرمتون.

دیشب دوباره ........
ما را در سایت دیشب دوباره ..... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khaterehmehrdad بازدید : 40 تاريخ : سه شنبه 28 آذر 1396 ساعت: 23:22

سلام به همه دوستای گلم خوبین همه؟

من خوبم شکر. سرماخوردگیم هم خوب شده. یعنی طوریم نبود یه کوچولو بود که حل شد. اما اینجا هوا خنکه. اونجاها چی؟ هوا خوبه؟ تو شهرهای دیگه هوا خوبه؟

اومدم یه سر بهتون بزنم و برم.

مراقب خودتون باشین . در پناه حق. 

دیشب دوباره ........
ما را در سایت دیشب دوباره ..... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khaterehmehrdad بازدید : 40 تاريخ : سه شنبه 28 آذر 1396 ساعت: 23:22


من به شدت از آمپول میترسم ولی همیشه ی خدا آمپول میخورم اینه که دوست دارم خاطرات بقیه رو هم در این مورد بخونم. خیلی دوست دارم احساستونو بعد خوردن آمپول بدونم . دیشب دوباره ........
ما را در سایت دیشب دوباره ..... دنبال می کنید

برچسب : الان,هستم, نویسنده : khaterehmehrdad بازدید : 41 تاريخ : پنجشنبه 23 شهريور 1396 ساعت: 5:10

سلام به همه دوستایی که فراموشم نمیکنن و همیشه منو مورد لطف و توجه خودشون قرار میدین. میدونم لیاقت اینهمه محبت رو ندارم ولی اینم میدونم که اینا همه لطف خدای مهربونه که شامل حال من یکی شده و اینهمه دوست خوب دارم. از همتون ممنونم. بچه ها من یه خورده زیادی سرم شلوغه از مهر ماه هم شیفتای شبم شروع میشن یعنی دیگه شما فکرشو بکنین با این وضع بخوام اون دو ه ساعتی رو هم که میخوابیدم نخوابم . نمیرم خوبه. بابا دیشب دوباره ........ادامه مطلب
ما را در سایت دیشب دوباره ..... دنبال می کنید

برچسب : سلام,دوستای, نویسنده : khaterehmehrdad بازدید : 57 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 3:50


من به شدت از آمپول میترسم ولی همیشه ی خدا آمپول میخورم اینه که دوست دارم خاطرات بقیه رو هم در این مورد بخونم. خیلی دوست دارم احساستونو بعد خوردن آمپول بدونم . دیشب دوباره ........
ما را در سایت دیشب دوباره ..... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khaterehmehrdad بازدید : 39 تاريخ : جمعه 20 مرداد 1396 ساعت: 16:19